جوان آنلاین: ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان برجسته سینمای ایران، روایت خود از تولید فیلم حضرت موسی علیهالسلام را به همراه دیدار اخیرش با رهبر انقلاب اسلامی به اشتراک گذاشت؛ مقام معظم رهبری این اثر را «عالی» خواندند و تولید دنباله آن را تبریک گفتند.
به گزارش «جوان»، ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان شناخته شده ایرانی در تازهترین روایت خود از روند تولید فیلم حضرت موسی علیهالسلام گفت که پروژه با شور و دقت خاصی آغاز شده و هدف آن ارائه تصویری ماندگار و فاخر از زندگی و پیامبری موسی علیهالسلام است.
در دیدار اخیر با رهبر انقلاب اسلامی، حاتمیکیا آخرین وضعیت فیلم را توضیح داد و مقام معظم رهبری ضمن ابراز خرسندی، این اثر را «عالی» توصیف و ابراز امیدواری کردند که دنباله آن نیز به همان کیفیت و جذابیت تولید شود. ایشان ضمن قدردانی از تلاشهای صورت گرفته، افزودند: «هم لذت بردم از دیدن فیلم و هم خوشحال شدم از اینکه یک چنین اثری تولید شد.»
این فیلم که با هدف نمایش داستانهای تاریخی و الهامبخش، فرهنگ و آموزههای دینی را به تصویر میکشد، مورد استقبال مخاطبان و صاحبنظران قرار گرفته و تولید دنباله آن، یکی از پروژههای مهم سینمای ایران در آینده خواهد بود.
رسانه KHAMENEI. IR لحظاتی از دیدار دستاندرکاران فیلم سینمایی موسی علیهالسلام با رهبر انقلاب و روایت ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان این فیلم سینمایی از ماجرای آغاز تولید فیلم زندگی حضرت موسی علیهالسلام را در نماهنگ «داستان یک طلوع» برای نخستینبار منتشر میکند.
حضرت آیتالله خامنهای اخیراً در دیدار تهیهکننده، کارگردان و جمعی از دستاندرکاران فیلم سینمایی موسی کلیمالله علیهالسلام گفتند: «فیلم موسی علیهالسلام را دیدم، عالی بود. انشاءالله دنباله آن را هم همینطور بتوانید بیاورید. خیلی برجسته بود، الحمدلله. من هم لذت بردم از دیدن فیلم و هم خوشحال شدم از اینکه یک چنین اثری تولید شد.»
آقای حاتمیکیا، کارگردان فیلم سینمایی موسی کلیمالله علیهالسلام گفت: من هیچ وقت کلمات و جزئیات در یادم نمیماند، ولی این را یادم هست که سه بار گفتند «عالی بود» و نفس من باز شد. ببینید! وقتی میگفتند آقای میرباقری دارد فیلم مختار را میسازد و هفت سال برای ساختن آن وقت گذاشته، من میگفتم گلی به جمالش باید این آدم را طلا گرفت که هفت سال سر یک فیلم ایستاده است. من یکساله کار میکردم، ولی الان پنج سال است که در این فیلم هستم و هنوز پروژه اصلی که سریال است کلید نخورده، یعنی من فقط داشتم آن آزمایشهای اولیه را انجام میدادم. بعضی گفتند خب این فیلم سینمایی را ساختید، اما بهتر بود از اول میرفتید همان سریال را میساختید. بابا! این اسب دارد حرف میزند؛ فهماندن این کار زحمت دارد.
وی افزود: من یک فیلمنامه نوشتم- همین فصلی که شماها در سینما دیدید- این فیلمنامه نزدیک هزار دقیقه بود و من این هزار دقیقه را در ۱۳۰ دقیقه خلاصه کرده بودم، آنطور که بهاصطلاح برای سینما کافی است؛ اما الان میخواهم سریالش را بسازم. تجربه این فیلم سینمایی در سینما برای من بهغایت مهم بود که ببینم وقتی اکران شود و مردم بیایند سینما، چه کسانی میآیند؛ آیا فقط مذهبیها میآیند؟ آنهایی که اهلیتی دارند، به این بحثها علاقهمند میشوند؟ تصور اولیهام این بود؛ مثل فیلمهای جنگی خودم، میگفتم حتماً یک بسیجی بیشتر به اینها تن بدهد و دل بدهد. بعد که فیلم آمد در سینما، اتفاقی که افتاد، این بود که دیدم به طرز حیرتآوری طیف بهاصطلاح غیرمذهبی که اصلاً علقهای با اینگونه فیلمها ندارند، با این فیلم ارتباط بسیار عمیق عاطفی ایجاد کردند! خب خدا را خیلی شکر کردم که چنین اتفاقی برای آن افتاد. این چیزی که میگویم، به قاعده تحقیق است؛ یعنی کاملاً دراینباره تحقیق کردیم. این خیلی مهم بود برایم که نسل جوان به این فیلم اقبال کرد.
حاتمیکیا گفت: من ۴۰ سال است که دارم فیلم میسازم و نسلی با من بزرگ شده، الان بعضی وقتها یک جاهایی میروم، یک نفر پیرمرد بغلم میایستد با ریش بلند و موهای سفید؛ میگوید من این فیلم اول تو را دیدهام. مثلاً فیلم «دیدهبان» تو را دیدهام. بحث من این است که من ۴۰ سال تجربه دارم، ولی وقتی وارد عرصهای با این مختصات میشوم، باید زحمت بکشم و با همه قوا کار کنم. ما یک فیلم سینمایی ۱۳۰ دقیقهای ساختیم که از آن فهمیدیم بعضی نکاتش را باید کمتر و بعضی نکاتش را باید بیشتر بگوییم، بعضی جاها را باید جور دیگری بگوییم یا در این حوزههایی که مثلاً مربوط به مدارک دینی میشود باید اینقدر به آن نزدیک بشویم و اینقدر نزدیک نشویم. اینها باعث شد که این تجربه را به دست بیاوریم.
کارگردان فیلم سینمایی موسی کلیمالله علیهالسلام ادامه داد: من در طول این پنج سال، یک لحظه بیکار نماندم و با تمام قوا مشغول بودم؛ جمعهها هم سر این کار بودم، کرونا هم گرفتم سر این کار بودم. با همین مختصات کار میکردم و کار را تعطیل نکردم. طبعاً الان هم با این انرژی دارم وارد میشوم که ولیامرم، کسی که بالای سرم است، این آدم با آن مختصات مذهبیاش، با آن تعلقات مذهبیاش، با آن علمش فیلم را میبیند و میگوید عالی است، عالی است، عالی است و اشاره میکند که همین را ادامه بدهید؛ نزدیک به این مضمون که بقیهاش را هم به همین خوبی بسازید. پس من دیگر باید کارم را شروع کنم.